
ویروس کرونا باعث شده است تا تلفات فراوانی برای ما ایجاد شود. از احساس امنیت ما گرفته تا ارتباطهای اجتماعی و حتی امنیت مالی را در پرتو خود قرار داده است. این موضوع بر روان ما تأثیرهای ناخوشایندی داشته است. در این مقاله روانشناسان روشهایی را نشان میدهند تا برای بهبودمان از آنها بهره بگیریم.
دکتر شری کورمیِر، متخصص روانشناسی غم و اندوه میگوید: «بیماری همهگیر کووید ۱۹ درعینحال که بحرانی همهگیر (اپیدمیولوژیک[1]) است، بحرانی روانشناختی نیز بهحساب میآید. اگرچه این شرایط باعث ایجاد اضطراب[2]و استرس و غم میشود؛ اما غم و اندوه، اکنون غصهای جمعی است. مهم آن است که تشخیص دهیم ما هم وسط این غم و اندوهِ جمعی قرار داریم و همه ما زیان دیدهایم.»
بسیاری از افراد متحمل ضررهای فردی شدهاند، مانند: گرفتن بیماری و مرگ ناشی از ویروس جدید کرونا[3] یا شغل خود را بهخاطر این آشفتگی اقتصادی ازدستدادهاند. کورمیر میگوید: «حتی افرادی که ضرر خیلی ملموسی ندیدهاند؛ مثل ازدستدادن شغل یا مرگ یکی از عزیزان نیز از این شرایط تأثیر گرفتهاند. وقتی بیثباتی میبینیم؛ در کار خود، سیستم مراقبتهای بهداشتی، سیستم آموزشوپرورش و سیستم اقتصادی که به همه آنها وابسته هستیم، متوجه وجود اندوهی عمومی میشویم.»
دکتر رابرت نیمایر، مدیر مؤسسة گذار از غم ازدستدادن پورتلند[4] و استاد برجسته روانشناسی در دانشگاه ممفیس، میگوید: این بحران نهتنها اعتماد ما به سیستمهای گفته شده را متزلزل میکند بلکه درک ما از جهان پیرامونمان را هم تغییر میدهد. همچنین بیان میکند: «این خسارتها باعث کاهش و بیاعتمادی ما به حسهایی همچون: پیشبینیپذیر بودن شرایط و کنترل و عدالت است و همچنین باعث کمرنگشدن این باور است که میتوانیم از فرزندان و عزیزان سالخورده خود محافظت کنیم. اینها ضررهایی است که متخصصان سلامت روان باید آنها را برطرف کنند.»
باتوجهبه شرایط کنونی متخصصان غم و اندوه، روشهایی برای سوگواری و چگونگی کمک به افراد غمگین را در اختیارمان قرار میدهند که در ادامه به این روشها اشاره میکنیم.
غم و اندوه طبیعی است و اکثر مردم توانایی تحمل[5] آن را دارند
دکتر جورج بونانو، روانشناس و مسئول آزمایشگاه احساسها و آسیبهای مربوط به ازدستدادن در دانشکده تیچرز دانشگاه کلمبیا، میگوید: «باید بدانیم اگرچه تحمل غم و اندوه دشوار است؛ اما طبیعی و مفید نیز هست چراکه باعث رجوع ما به درونمان میگردد و عاملی برای تفکر و تنظیم مجددمان میشود.» دنیا همین است، ما باید خود را سازگار کنیم. اشکالی ندارد بهخاطر آنچه از دست میدهید غمگین شوید، وقتی ناراحت میشوید، بگذارید غم و اندوه کار خود را انجام دهند تا بتوانید ادامه دهید.
تحقیقهای بونانو نشان میدهد: اکثر افراد بعد از پشت سر گذاشتن بحران، توان ادامه دادن به زندگی خود را دارند. او معتقد است: «غم و اندوه نیز گذرا هستند، حتی وقتی در چنگال آن گرفتار هستیم. افراد باید بدانند لحظههای غم، سوگواری، پذیرش و حتی شادکامی پایدار نیستند. افرادی که با مشکل ازدستدادن کنار میآیند معمولاً غم آن را تحمل کرده و سپس از آن خارج میشوند. راهکاری مفید برای رهایی از غم این است که حواس خود را به موضوع دیگری معطوف کنید، خودتان را سرگرم کنید و حتی بخندید.»
احساسهای خود را بازنگری کنید
تحقیقهای سوگواری نشان میدهند که ماهیت دلبستگی[6] فرد بر واکنشهای غم و اندوه او تأثیر دارد. نیمایر میگوید: ما فقط به انسانهای دیگر دلبسته نیستیم؛ به ازدستدادن مکانها، پروژهها، داراییها، مشاغل و محافظتهایی توانمندیم که ممکن است به همه آنها بسیار دلبسته باشیم. این بیماری همهگیر ما را وادار به مقابله با ضعف چنین دلبستگیهایی میکند، خواه این دلبستگی به کتابفروشی محله باشد، خواه به کارهای روزمره.
بسیاری از ضررهایی که اکنون تجربه میکنیم بهاصطلاح ضررهای مبهم هستند. نیمایر بیان میکند: «این ضررها بدون شفافیت و مفهوم آشکاری مانند مرگ هستند.» نبود این شفافیت حرکت روبهجلو را دشوار میکند. پیشرفت این بیماری بهناچار باعث تلفاتی همچون ازدستدادن احساس امنیت، ارتباطهای اجتماعی، آزادی فردی، شغل و امنیت مالی شده است. هرچه پیش میرویم، مردم ضررهای جدیدتری را تجربه میکنند که امکان پیشبینی ندارند. نیمایر میگوید: «ما دربارة غم ازدستدادن زندگی صحبت میکنیم که همچنان بیشتر و بیشتر میشود.»
بونانو معتقد است: «ما نهتنها برای آنچه ازدستدادهایم، غصه میخوریم؛ بلکه بهخاطر تأثیر این تلفات بر احساسمان نیز غمگین هستیم. شما ممکن است برای ازدستدادن هر عاملی که تشکیلدهنده بخشی از هویت شماست احساس غم را تجربه کنید و اندوهگین شوید.» بهعنوانمثال، تحقیقها نشان میدهد: ازدستدادن شغل علاوه بر اضطراب و افسردگی، دوره طولانی از غم و غصه را نیز میتواند ایجاد کند. گویی غم طولانیمدت در راستای ازدستدادن شغل، بر عزتنفس و اعتقاد به دنیایی عادلانه تأثیر میگذارد. (پاپا اِی و همکاران، مجله ازدستدادن و آسیب[7]، جلد ۱۸، شماره ۲، ۲۰۱۳).
احساسهای مربوط به غم و اندوه را نامگذاری و دربارة آنها صحبت کنید.
باوجوداینکه تقریباً کل دنیا با خسارتهای کوچک و بزرگی مواجه شده است، افراد چگونه با غم و اندوه کنار بیایند؟ نیمایر معتقد است: ارائهدهندگان سلامت روان در ابتدا به بیماران کمک کنند که برای غم و اندوه خود اسمی بگذارند و آن را بیان کنند.
او میگوید: افراد اغلب احساس اضطرابی مبهم یا رنجی بیان نشده دارند که میتوانیم به آنها کمک کنیم دربارة آن صحبت کنند یا بخواهیم روابطی را به یاد آورند که بهخاطر این بیماری همهگیر از دست میدهند تا بدانند چه کاری میتوانند برای تقویت این روابط انجام دهند.
او میگوید: این موضوع دیدگاهی، تقدیرگرایانه نیست؛ بلکه اقدامی سازمانیافته برای کمک به افراد است تا از عهده زیانهای خود برآیند؛ زیانهایی که ممکن است مربوط به شغل، روابط، منابع خود ارزشمندی، [8] خودکارآمدی[9] یا موضوعهای دیگر شود.
کورمیر به افراد پیشنهاد میکند در دفتری وقایع و احساسهای روزانه خود را بنویسند و کلمههایی برای بیان ضررهایشان پیدا کنند؛ این کار به افراد کمک میکند تا راههای پیشرفت را پیدا کنند. همانطور که اقدام دکتر جیمز پنبِیکر، روانشناس دانشگاه تگزاس در شهر اوستین نشان داده است: نوشتن دربارة تغییرهای ناگهانی و هیجانی سلامت جسمی و روانی را بهبود میبخشد (چشماندازهای علوم روانشناسی[10] ،جلد ۱۳، شماره ۲ ۲۰۱۸).
کورمیر پیشنهاد میکند: آنچه از دست میدهید چه بهصورت فردی و چه بهصورت جمعی، نامگذاری کنید و دربارة نقاط قوت فردی و مهارتهای مقابلهای خود بنویسید. بیشتر ما هرگز چنین شرایطی را تجربه نکردهایم؛ درحالیکه گذر از سختیهای چالشبرانگیز دیگری را تحمل کردهایم. این نامگذاری کمک میکند حتی درباره چگونگی تحمل فشارهای طلاق یا ازدستدادن شغل یا گذر از سختیهای چالشبرانگیز دیگر بنویسیم. همچنین بنویسیم چگونه در آن شرایط بهبودیافته و به حالت عادی برگشتیم.
اهمیت ارتباطهای اجتماعی
این امر اثبات شده است که حمایت اجتماعی کمک میکند در غم گرفتار نشوید و بتوانید از آن گذر کنید؛ اما باتوجهبه رعایت فاصله اجتماعی کنونی که افراد در خانههای خود بهدوراز عزیزانشان قرنطینه هستند، حمایت اجتماعی امکانپذیر نیست. نیمایر میگوید: «در حال حاضر ممکن است حمایت اجتماعی و نقشهای اجتماعیِ معناداری که پایههای هویت ما هستند، کمرنگ شود.»
دکتر اریکا فلیکس، روانشناس دانشگاه کالیفرنیا در شهر سانتا باربارا که بازماندگان آسیب و بلایا را بررسی و درمان میکند، معتقد است: روانشناسان افراد را تشویق به برقراری ارتباط در شبکههای اجتماعی همچون تماس تلفنی، پیامک، گفتگوی ویدئویی و رسانههای اجتماعی میکنند و این ارتباط باید حتی بعد از قرنطینه نیز ادامه یابد.
او بیان میکند: «ما از آسیبها میآموزیم حمایتهای اجتماعی اهمیت روزافزون دارد. باید یاد بگیریم به طور منظم حتی پس از دوره قرنطینه از حال افراد مطلع شویم. برای برخی افراد استرس، بعد از قرنطینه نیز ادامه خواهد داشت؛ خصوصاً اگر شغل یا روابط آنها آسیبدیده است.»
علم روانشناسی هدف خود را با آغوش باز میپذیرد
فلیکس میگوید: بسیاری افراد در مقابل تغییرهای کووید ۱۹ مقاومت میکنند. این بحران جهانی، انسانها را با روشهای مهمی آزمایش میکند. وی معتقد است: «با بازگشت همه آنچه تغییریافته به حالت عادی، بیشتر ما نیز بهنوعی به حالت عادی باز خواهیم گشت؛ هرچند با پشت سر گذاشتن این تجربه تغییر کرده باشیم؛ اما عده کمی از افراد شدیداً دچار مشکل میشوند و برای بهبودی نیاز به حمایت دارند.»
فلیکس اضافه میکند: روانشناسان باید با آموزش مداوم در زمینههایی مثل بلاهای آسیبزننده بهسلامت روان، کمکهای اولیه روانشناختی؛ درمانهای آسیب محور در حیطه غم؛ و آسیبهای مربوط به آن، تخصص و تجربه کسب نمایند. هنگام کار با افرادِ دارایِ تجربه تروما، مهم آن است که نقاط قوت خود را بشناسید و بدانید در انجام چهکارهایی توانا و ناتوان هستید.
نیمایر میافزاید: «رشته روانشناسی در این دوران به چالش کشیده شده است. موضوع مهم آن است که بحران خلاقیت و تعهد را تقویت میکند. روانشناسی در این بحران هدف و مسیر کاملاً واضح دارد. میتوانیم بحران را کنار گذاشته یا آن را با آغوش باز بپذیریم.»
پینوشتها:
[1] اپیدمیولوژیک (Epidemiological): مربوط به علم واگیرشناسی.
[2] Anxiety
[3] Coronavirus
[4] مؤسسه گذار از غم از دستدادن (Loss and Transition Institute): مؤسسهای در آمریکا که در زمینه از دستدادن و گذار از این مرحله و درمان سوگ، مشاوره و گواهینامه ارائه میدهد.
[5] Resilient
[6] Attachment
[7] Journal of Loss and Trauma
[8] Self-worth
[9] Self-efficacy
[10] Perspective on Psychological Science
0 پاسخ به "غم و اندوه و کووید 19"