تأثیر استرس بر بدن

تأثیرهای استرس

بدن ما استرس کم را به‌خوبی مدیریت می‌کند؛ اما زمانی که استرس طولانی­‌مدت یا مزمن شود، تأثیرهای منفی شایان توجهی بر بدن می‌گذارد.

سیستم اسکلتی‌عضلانی

زمانی که بدن زیر فشار استرس است، عضله‌ها دچار تنش می‌­شوند. تنش عضلانی[1] یکی از واکنش­های غیرِارادی به استرس است و عکس‌العملی است که بدن در برابر آسیب و درد نشان می‌دهد.

با شروع ناگهانی استرس، ماهیچه‌ها به‌یک‌باره متشنج می‌شوند و بعد از برطرف‌شدن آن، تنش از بین می‌رود. استرس مزمن باعث می­شود عضله‌های بدن کم‌وبیش در حالت آماده­باش قرار بگیرند. زمانی که عضله‌ها برای مدت طولانی دچار تنش و انقباض هستند، ممکن است واکنش­هایی در بدن ایجاد کنند که فرد را با اختلال‌های مبتنی بر استرس مواجه کند. برای مثال: سردرد ناشی از تنش و سردرد میگرنی به‌واسطه تنش عضلانی مزمن در نواحی شانه‌ها و گردن و سر ایجاد می­شوند. درد اسکلتی‌عضلانی در کمر و اندام‌های فوقانی[2] نیز به استرس، به‌ویژه استرس شغلی مربوط می­شود.

میلیون­ها نفر، از بیماری­های دردناکِ مزمن ثانویه رنج می­برند که ناشی از اختلال‌های اسکلتی‌عضلانی هستند. اغلب ممکن است وجود آسیبی، دردهای مزمن ایجاد کند. نحوه واکنش فرد به آسیب، عاملی است که میزان ناراحتی فرد آسیب­دیده را از درد مزمن تعیین می­کند. افرادی که از درد و آسیب مجدد ترس دارند و همچنین افرادی که فقط به دنبال درمان جسمی آسیب هستند، کمتر بهبود می‌یابند؛ در مقایسه با افرادی که فعالیت­های توصیه‌شدة پزشک را انجام می­دهند. تنش عضلانی و آتروفی عضله‌ها[3] (کم‌شدن حجم عضله) به دلیل استفاده نادرست از بدن است که استرس علاوه بر تشدید آنها منجر به ایجاد بیماری­های اسکلتی‌عضلانی مزمن نیز می‌شود.

روش­های آرامش­بخشی و فعالیت‌های درمانی که برای کاهش استرس انجام می‌شوند تنش عضله‌ها را به طور مؤثری کاهش می‌دهند. همچنین این روش‌ها از بروز اختلال‌های مربوط به استرس از جمله سردرد، جلوگیری کرده و سلامت را افزایش می‌دهند. افرادی که با دردهای مزمن مواجه هستند، می‌توانند از فعالیت­های تسکین‌دهنده استرس برای بهبود خلق‌وخو و عملکرد روزانه خود استفاده کنند.

دستگاه تنفس

دستگاه تنفس، اکسیژن لازم برای سلول­ها را تأمین کرده و دی­اکسیدکربن را از بدن دفع می­کند. هوا از راه بینی وارد بدن شده سپس از حنجره عبور می‌کند و به حلق می‌رسد؛ بعد از عبور از نای از مسیر نایژه به ریه­ها[4] می­رسد، سپس شاخک‌های نایژه­ها، اکسیژن را به‌وسیله گلبول‌های قرمز به جریان خون منتقل می­کنند.

استرس و هیجان‌های شدید می­توانند منجر به علائم تنفسی از جمله تنگی نفس و تنفس سریع شوند؛ زیرا مجرای تنفسی بین بینی و ریه­ها منقبض می­شود. در افرادی که دچار بیماری­های تنفسی نیستند، این امر مشکل­ساز نیست؛ زیرا بدن فشار وارد شده را مدیریت می‌کند تا فرد راحت­تر نفس بکشد؛ اما عوامل استرس‌زا می­تواند مشکل‌های تنفسی را تشدید کند به‌خصوص برای افرادی که بیماری‌های پیش‌زمینه‌ای تنفسی همچون آسم یا بیماری مزمن انسداد ریه[5] (مثل آمفیزم[6] و برونشیت مزمن[7]) دارند.

برخی تحقیق‌ها نشان می­دهند: استرس شدید مانند استرس ناشی از مرگ یکی از عزیزان می­تواند آغازگر حمله آسم شود؛ علاوه بر این، تنفس سریع برآمده از استرس می­تواند منجر به حمله‌های پنیک (وحشت‌زدگی) در افراد آسیب‌پذیر شود. مراجعه به روان‌شناس برای تقویت آرامش و تنفس صحیح و سایر راهکارهای شناختی رفتاری مؤثر است.

سیستم قلبی‌عروقی

قلب و رگ‌های خونی دو عنصر مهم سیستم قلبی‌عروقی هستند که با همکاری هم مواد غذایی و اکسیژن را به اندام­های بدن منتقل می­کنند. این دو عنصر نیز در واکنش بدن به استرس هماهنگ عمل می­کنند. استرس حاد یا استرسی که لحظه­ای و کوتاه‌مدت است، مثل انجام کاری در آخرین‌مهلت یا گیرکردن در ترافیک یا ترمز ناگهانی برای جلوگیری از تصادف، منجر به افزایش ضربان قلب و انقباض شدید عضله قلب می­شود. هورمون­های استرس از جمله آدرنالین، نورآدرنالین و کورتیزول به‌عنوان پیام­رسان­هایی برای وقوع این تغییرها عمل می­کنند؛ علاوه بر این، عروق خونی که خون را به عضله‌های بزرگ و قلب ارسال می‌کنند، گشاد شده، در نتیجه میزان پمپاژ خون به این بخش افزایش پیدا کرده و فشارخون نیز بالا می‌رود. این حالت را واکنش جنگ یا گریز[8] می­نامند. بعد از رفع استرس حاد، بدن به حالت عادی بازمی‌گردد.

داشتن تجربه استرس مزمن یا مداوم در طی مدت‌زمان طولانی باعث مشکل‌های بلندمدتی برای قلب و عروق خونی می‌شود. افزایش مداوم و مستمر ضربان قلب و افزایش سطح هورمون‌های استرس و فشارخون نیز باعث ایجاد عوارضی در بدن می‌شوند. استرس طولانی­مدت می­تواند احتمال افزایش فشارخون، حمله قلبی یا سکته را افزایش دهد.

استرسِ حادِ مکرر و استرسِ مزمنِ مداوم می­تواند منجر به التهاب در دستگاه گردش خون به‌ویژه در عروق کرونر[9] شود و این یکی از عوامل ربط دهنده حمله قلبی به استرس است. به نظر می­رسد که نحوه واکنش فرد به استرس در میزان کلسترول نیز تأثیر می‌گذارد.

احتمال بیماری قلبی ناشی از استرس در زنان متفاوت است و بستگی دارد به آنکه در دوران پیش از یائسگی یا پس از آن قرار دارند. میزان استروژن در زنان، قبل از دوره یائسگی، به عروق خونی کمک می­کند تا هنگام استرس واکنش بهتری نشان دهند؛ در نتیجه بدن استرس را به‌خوبی مدیریت کرده و مانع از بروز بیماری­های قلبی می‌شود؛ اما زنان در دوران یائسگی به دلیل پایین آمدن سطح استروژن، این محافظت بدن را از دست می‌دهند؛ در نهایت به­خاطر استرس، بیشتر مستعد بیماری­های قلبی می‌شوند.

سیستم غدد درون­ریز

زمانی که فرد شرایطی را چالش­برانگیز یا تهدیدآمیز یا کنترل نشدنی قلمداد می­کند، مغز مجموعه­ای از رویدادهای مربوط به محور هیپوتالاموس و هیپوفیز و آدرنال[10] را آغاز می‌کند. این محور، اصلی­ترین محرک غدد درون­ریز در واکنش به استرس است. این امر منجر به افزایش تولید هورمون­های استروئیدی به نام گِلُکوکورتیکوئیدها[11] می­شود که کورتیزول نیز یکی از آنها بوده و با عنوان «هورمون استرس» شناخته می­شود.

محور هیپوتالاموس و هیپوفیز و آدرنال

هیپوتالاموس مجموعه­ای از هسته­ها است و مغز و دستگاه غدد درون­ریز را به هم متصل می­کند. در مواقع استرس، به غده هیپوفیز دستور می­دهد تا هورمونی تولید کند، این هورمون نیز پیامی را به غدد فوق کلیوی در بالای کلیه­ها ارسال می­کند؛ این امر منجر به افزایش تولید کورتیزول می­شود. کورتیزول میزان انرژی بدن را با سوزاندن گلوکز و اسیدهای چرب در کبد افزایش می­دهد. کورتیزول در طول روز به میزان مختلفی تولید می­شود. هنگام بیدارشدن از خواب، میزان غلظت آن بیشتر بوده و به‌تدریج در طول روز کاهش می­یابد و چرخه انرژی روزانه را فراهم می‌آورد. در طی رویدادی استرس­زا، افزایش کورتیزول انرژی لازم برای مقابله با چالش­های طولانی و شدید را تأمین می‌کند.

استرس و سلامتی

گلیکوکورتیکوئیدها، از جمله کورتیزول، برای تنظیم سیستم ایمنی و کاهش التهاب ضروری هستند. این امر در طی ایجاد استرس یا شرایط تهدیدکننده باارزش است و منجر به افزایش فعالیت سیستم ایمنی می‌شود؛ اما استرس مزمن باعث تضعیف ارتباط بین سیستم ایمنی و محور هیپوتالاموس و هیپوفیز و آدرنال می‌شود. این ارتباط ضعیف نیز در آینده منجر به بروز مشکل‌های جسمی و روانی متعدد می­شود که از جمله آنها می­توان به خستگی مزمن، اختلال‌های متابولیک (همچون دیابت، چاقی)، افسردگی و اختلال‌های ایمنی اشاره کرد.

دستگاه گوارش

دستگاه گوارش حاوی میلیون­ها نورون است که به طور نسبتاً مستقل عمل می‌کند و به‌صورت مداوم با مغز در ارتباط است. این امر منجر به حس پرواز پروانه‌ها در معده [12] می­شود. استرس می­تواند بر ارتباط مغز و دستگاه گوارش خدشه وارد کند و باعث درد و نفخ و سایر ناراحتی­های گوارشی شود. میلیون­ها باکتری در دستگاه گوارش وجود دارند که بر سلامت دستگاه گوارش و مغز تأثیر می‌گذارند و سلامت این‌ها بر توانایی تفکر و احساس‌های ما تأثیر دارند. استرس با تغییر در باکتری‌های دستگاه گوارش در ارتباط است و این امر بر خلق‌وخو تأثیر دارد؛ بنابراین، اعصاب و باکتری­های گوارشی با مغز در ارتباط متقابل هستند و هر دو، بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند.

استرس در اوایل زندگی رشد سیستم عصبی و همچنین نحوه واکنش بدن به استرس را تغییر می‌دهد. این تغییرها می‌تواند خطر بیماری‌های بعدی دستگاه گوارش یا اختلال عملکرد آن را افزایش دهد.

مری

هنگام استرس، افراد ممکن است بیشتر یا کمتر از میزان معمول غذا بخورند. غذای بیشتر، تنوع غذاییِ زیاد یا افزایش مصرف الکل یا دخانیات می­تواند منجر به سوزش معده یا رفلکس اسیدی شود. استرس و خستگی نیز می­تواند شدت درد و سوزش را افزایش دهد. اسپاسم­های مری نیز می­تواند به‌واسطه استرس شدید ایجاد شده و گاهاً با حمله قلبی اشتباه گرفته می­شوند. استرس همچنین بلع غذاها را دشوارتر کرده و میزان هوای بلعیده­شده را افزایش می­دهد و باعث ایجاد نفخ و بادگلو و گاز معده می‌شود.

معده

استرس ممکن است منجر به درد، نفخ، حالت تهوع یا سایر ناراحتی­های معده شود. اگر استرس شدید است، ممکن است استفراغ نیز رخ دهد؛ علاوه بر این، استرس ممکن است منجر به افزایش یا کاهش اشتها بشود. رژیم غذایی ناسالم نیز ممکن است خلق‌وخوی فرد را بدتر کند.

برخلاف باور عمومی، استرس، تولید اسید معده را افزایش نداده و منجر به بروز زخم معده نمی­شود. زخم معده به‌واسطه عفونت باکتریایی ایجاد می­شود و استرس ممکن است باعث شود زخم­ها آزاردهنده­تر شوند.

روده

استرس می­تواند باعث درد، نفخ یا ناراحتی در روده شود. این عامل بر سرعت حرکت غذا در بدن تأثیر می‌گذارد و می­تواند اسهال یا یبوست را در پی بگیرد. علاوه بر این، استرس می­تواند باعث اسپاسم عضلانی در روده شود که دردناک است.

استرس می­تواند بر هضم و جذب مواد غذایی توسط روده تأثیر بگذارد. تولید گاز معده ناشی از جذب مواد مغذی نیز ممکن است به‌خاطر استرس افزایش یابد. روده­ها سد محکمی برای محافظت از بدن در برابر بسیاری از باکتری­های غذایی هستند. استرس این سد را ضعیف کرده و امکان ورود باکتری­های گوارشی به بدن را فراهم می‌سازد. اگرچه بسیاری از این باکتری­ها را دستگاه ایمنی مهار می‌کند و منجر به بیماری نمی­شوند؛ بااین‌حال، نیاز اندک اما دائمی به اقدام‌های التهابی می­تواند منجر به علائم خفیف مزمن شود.

استرس معمولاً بر افرادی تأثیر دارد که با اختلال‌های مزمن روده مواجه هستند، از جمله این اختلال‌ها می­توان به بیماری التهابی روده یا سندرم روده تحریک­پذیر اشاره کرد. این امر ممکن است به دلیل حساسیت بیشتر اعصاب روده، تغییر میکروب­های دستگاه گوارش، تغییر در میزان سرعت حرکت غذا در دستگاه گوارش و تغییر در واکنش­های ایمنی دستگاه گوارش باشد.

دستگاه عصبی

 دستگاه عصبی به چند بخش تقسیم می­شود: بخش مرکزی که شامل مغز و نخاع است و بخش محیطی که شامل دستگاه­های عصبی خودمختار[13]و دستگاه عصبی محیطی[14] است. دستگاه عصبی خودمختار مستقیماً در واکنش فیزیکی به استرس نقش دارد و به سیستم عصبی سمپاتیک[15] و پاراسمپاتیک[16] تقسیم می­شود. زمانی که به بدن استرس وارد می‌شود، سیستم عصبی سمپاتیک به‌صورت جنگ یا گریز واکنش نشان می‌دهد. بدن منابع انرژی خود را برای مقابله با هر تهدید یا فرار از دشمن اختصاص می­دهد. دستگاه عصبی سمپاتیک به غدد آدرنال دستور می­دهد تا هورمون­هایی به نام­های آدرنالین و کورتیزول ترشح کنند. این هورمون­ها به همراه عصب خودمختار باعث افزایش ضربان قلب شده و میزان تنفس افزایش می­یابد. در پی این امر عروق خونی در پاها و بازوها گشاد می‌شوند و فرایند هضم تغییریافته و میزان گلوکز خون برای مقابله با شرایط اضطراری افزایش می­یابد.

وظیفه دستگاه عصبی سمپاتیک: آماده­سازی بدن برای واکنش به وضعیت اضطراری، استرس حاد یا عوامل استرس­زای کوتاه­مدت و ناگهانی است. زمانی که بحران به پایان می­رسد، بدن معمولاً به حالت پیش از اضطرار و بدون استرس بازمی‌گردد. این بازیابی به‌واسطه دستگاه عصبی پاراسمپاتیک رخ می­دهد که معمولاً اثری مخالف با دستگاه عصبی سمپاتیک دارد؛ اما فعالیت بیش از حد دستگاه عصبی پاراسمپاتیک نیز منجر به بروز واکنش­های استرس می‌شود: از جمله آنها می­توان به آسم یا گشاد شدن عروق و کاهش جریان خون اشاره کرد. دستگاه­های عصبی سمپاتیک و پاراسمپاتیک تعامل قدرتمندی با سیستم ایمنی دارند که واکنش‌های استرس را تعدیل کنند. دستگاه عصبی مرکزی در تحریک واکنش­های استرس اهمیت دارد؛ زیرا دستگاه عصبی خودمختار را تنظیم کرده و نقش مهمی در تعبیر تهدیدآمیز بودن شرایط ایفا می­کند.

استرس مزمن یا تجربه استرس در مدت‌زمان طولانی منجر به فشار طولانی­مدت بر بدن می‌شود. تداوم تحریک واکنش­های فیزیکی توسط دستگاه عصبی خودمختار، فرسایش بدن را ایجاد می‌کند. تأثیری که استرس مزمن بر دستگاه عصبی می‌گذارد بروز مشکل‌ها نیست؛ بلکه فعال‌سازی مداوم دستگاه عصبی است که بر سایر دستگاه­های بدن تأثیر گذاشته و منجر به بروز اختلال‌هایی می‌شود.

دستگاه تولیدمثل مردانه

دستگاه تولیدمثل مردانه نیز تأثیرپذیر از سیستم عصبی است. بخش پاراسمپاتیک سیستم عصبی منجر به آرامش می‌شود؛ این در حالی است که بخش سمپاتیک باعث نعوظ می­شود. در آناتومی بدن مرد، دستگاه عصبی خودمختار که به آن واکنش جنگ یا گریز نیز گفته می‌شود، تستوسترون تولید کرده و دستگاه عصبی سمپاتیک را فعال می­کند و باعث نعوظ می­شود. استرس باعث ترشح هورمون کورتیزول در بدن می‌شود که غدد فوق کلیوی، آن را تولید می‌کنند. کورتیزول برای تنظیم فشارخون و عملکرد طبیعی تعدادی از دستگاه‌های بدن از جمله دستگاه قلبی عروقی، دستگاه گردش خون و تولیدمثل مردانه، ضروری است. مقدار زیاد کورتیزول می‌تواند بر عملکرد بیوشیمیایی طبیعی دستگاه تولیدمثل مردانه تأثیر بگذارد.

میل جنسی

استرس مزمن و طولانی­مدت بر تولید تستوسترون تأثیر گذاشته و در نتیجه قوه جنسی یا میل جنسی را کاهش می‌دهد همچنین می­تواند مشکل‌هایی همچون ناتوانی جنسی یا نداشتن نعوظ را ایجاد کند.

تولیدمثل

استرس مزمن بر تولید اسپرم و بلوغ تأثیری منفی دارد و مشکل‌هایی ایجاد می‌کند در زوجینی که قصد بارداری دارند. محققان بدین نتیجه رسیده­اند: مردانی که در سال گذشته دو یا چند رویداد پراسترس را تجربه کرده بودند، در مقایسه با مردانی که هیچ حادثه استرس‌زایی را تجربه نکرده بودند، درصد کمتری در تحرک اسپرم (توانایی شنای اسپرم) و درصد پایین‌تری در ریخت‌شناسی[17] طبیعی اسپرم (اندازه و شکل) داشتند.

بیماری­های دستگاه تولیدمثل

زمانی که استرس بر سیستم ایمنی تأثیر می­گذارد، بدن در برابر عفونت آسیب­پذیر می‌شود. در آناتومی مردان، عفونت بیضه­ها، غده پروستات و مجرای ادرار بر عملکرد تولیدمثل طبیعی تأثیر می‌گذارند.

دستگاه تولیدمثل زنانه

قاعدگی

استرس با چند روش بر قاعدگی دختران بالغ و زنان تأثیر می‌گذارد. برای مثال، استرس زیاد ممکن است منجر به رخ ندادن سیکل قاعدگی یا قاعدگی نامنظم، پریودهای دردناک و تغییر در طول دوره قاعدگی شود.

میل جنسی

زنان در طول زندگی خود با مشکل‌های شخصی، خانوادگی، شغلی، مالی و طیف وسیعی از خواسته‌های خود مواجه هستند. استرس، حواس­پرتی، خستگی و… ممکن است میل جنسی را کاهش دهد و این امر زمانی تشدید می‌شود که به طور هم‌زمان در حال نگهداری از کودک یا افراد بیمار هستید یا در حال مقابله با بیماری بوده یا احساس افسردگی دارید و در کنار آن مشکل‌های رابطه‌ای و کاری دارید.

بارداری

استرس می­تواند تأثیر درخور توجهی بر روند تولیدمثل زن بگذارد. استرس، تأثیری منفی بر توانایی لقاح، سلامت بارداری و سازگاری پس از زایمان دارد. افسردگی یکی از عوارض مهم بارداری و سازگاری بعد از زایمان است. استرس بیشتر، احتمال بروز افسردگی و اضطراب در این مدت را افزایش می­دهد. همچنین استرس مادر تأثیر منفی در رشد جنین و کودک دارد و در ایجاد پیوند مادر با نوزاد در روزهای بعد از زایمان اختلال ایجاد می‌کند.

سندرم پیش از قاعدگی[18]

استرس ممکن است علائم پیش از قاعدگی را تشدید کرده یا مقابله با آن را دشوارتر کند. همچنین، علائم پیش از قاعدگی برای بسیاری از زنان استرس­زا است؛ از جمله این علائم می­توان به گرفتگی عضله‌ها، نفخ، خلق‌وخوی نامناسب و تغییرهای خلقی اشاره کرد.

یائسگی

با نزدیک شدن به دوران یائسگی، سطح هورمون­ها به‌سرعت نوسان پیدا می­کنند. این تغییرها با اضطراب، تغییرهای خلقی و احساس پریشانی همراه است؛ بنابراین، یائسگی می­تواند به‌تنهایی عاملی برای ایجاد استرس شود. از جمله تغییرهای فیزیکی مربوط به یائسگی می­توان به گرگرفتگی اشاره کرد که مقابله با آن دشوار است. علاوه بر این، پریشانی عاطفی نیز ممکن است منجر به تشدید علائم جسمی شود. به‌عنوان‌مثال، زنانی که به‌شدت مضطرب هستند، ممکن است با افزایش تناوب گرگرفتگی یا گرگرفتگی‌های شدید مواجه شوند.

بیماری­های دستگاه تولیدمثل

هنگامی‌که استرس زیاد است، علائم بیماری­های دستگاه تولیدمثل از جمله ویروس هرپس سیمپلکس[19] یا سندرم تخمدان پلی‌کیستیک[20] تشدید می­شوند. تشخیص و درمان سرطان­های دستگاه تولیدمثل نیز باعث استرس شده و این امر نیازمند توجه و حمایت بیشتر است.

پی‌نوشت‌ها:

[1] Muscle tention

[2] Upper extremities

[3] Muscle atrophy

[4] Lungs

[5] Chronic obstructive pulmonary disease(COPD)

 [6] آمفیزم (Emphysema): وضعیتی که در آن کیسه‌های هوای ریه‌ها آسیب‌دیده و بزرگ می‌شوند و باعث نفس‌نفس‌زدن می‌شوند.

 [7] برونشیت مزمن (Chronic bronchitis): التهاب غشای مخاطی در لوله‌های برونش که باعث اسپاسم برونش و سرفه می‌شود.

 [8] واکنش جنگ یا گریز (Fight or flight response): واکنش فیزیولوژیکی خودکار به واقعه‌ای است که استرس‌زا یا ترسناک تلقی می‌شود. درک تهدید، سیستم عصبی سمپاتیک را فعال کرده و پاسخ استرس حاد را ایجاد می‌کند و بدن را برای جنگ یا فرار آماده می‌کند.

[9] Coronary(عروق اطراف قلب و تأمین‌کننده خون قلب)

[10] Hypothalamic-pituitary-adrena (HPA)

[11] Glucocorticoids

[12] حس پرواز پروانه‌ها در معده (to feel betterflies in  the stomach): یک حس عصبی مثل بال زدن پروانه در معده که ناشی از آزاد شدن آدرنالین در واکنش جنگ یا گریز است و باعث افزایش ضربان قلب و فشارخون و در نتیجه ارسال خون بیشتر به عضله‌ها می‌شود. این حس معمولاً قبل از انجام کاری یا هنگام نگرانی دربارة موضوع یا رویدادی پیش می‌آید.

[13] The autonomic nervous system (ANS)

[14] Somatic nervous system(SNM)

[15] Sympathetic nervous  system(SNS)

[16] Parasympathetic nervous system(PNS)

[17] Morphology

[18] Premenstrual syndrome(PMS)

[19] Herpes simplex virus

[20] Polycystic ovarian syndrome

اسفند 14, 1400

0 پاسخ به "تأثیر استرس بر بدن"

ارسال یک پیام

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.